1 .از آن حضرت سؤال شد : زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوي و بي رغبتي به دنيا .
تحف العقول ، ص (227 )
2 .از آن حضرت سؤال شد : مروت چيست ؟ فرمود : حفظ دين ، عزت نفس ، نرمش ،
احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستي نسبت به مردم .
تحف العقول ، ص (227 )
3 .از آن حضرت سؤال شد : کرم چيست ؟ فرمود : بخشش پيش از خواهش و اطعام در
قحطي .
تحف العقول ، ص (227 )
4 .از آن حضرت سؤال شد بخل چيست ؟ فرمود : آنچه در کف داري شرف بداني ، و آنچه
انفاق کني تلف شماري .
تحف العقول ، ص (227 )
5 .از آن حضرت سؤال شد : بي نيازي چيست ؟ فرمود : رضايت نفس به آنچه برايش
قسمت شده ، هر چند کم باشد .
تحف العقول ، ص (228 )
6 .از آن حضرت سؤال شد : فقر چيست ؟ فرمود : حرص به هر چيز .
تحف العقول ، ص (228 )
7 .از آن حضرت سؤال شد : شرف چيست ؟ فرمود : موافقت با دوستان و حفظ
همسايگان .
تحف العقول ، ص (228 (
8 .از آن حضرت سؤال شد : پستي و ناکسي چيست ؟ فرمود : به خود رسيدن و بي اعتنايي
به همسر .
تحف العقول ، ص (228 )
9 .پناهنده به خدا آسوده و محفوخ است ، و دشمنش ترسان و بي ياور
تحف العقول ، ص (229 )
10.از خدا بر حذر باشيد با زيادي ياد او ، و از خدا بترسيد به وسيله تقوي ،
و به خدا نزديک شويد با طاعت ، به درستي که او نزديک است و پاسخگو .
تحف العقول ، ص (229 )
11.بزرگي کساني که عظمت خدا را دانستند اين است که تواضع کنند ، و عزت آنها که
جلال خدا را شناختند اين است که برايش زبوني کنند ، و سلامت آنها که دانستند
خدا چه قدرتي دارد اين است که به او تسليم شوند .
تحف العقول ، ص (229 )
12.بدانيد که خدا شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نکرده ، مدت عمر شما را
معين کرده ، و روزي شما را ميانتان قسمت کرده ، تا هر خردمندي اندازه خود را
بداند و بفهمد که هر چه برايش مقدر است به او مي رسد ، و هر چه از او نيست
به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياي شما را کفايت کرده و شما را براي پرستش
فراغت بخشيده و به شکرگزاري تشويق کرده ، و ذکر و نماز را بر شما واجب کرده
و تقوي را به شما سفارش کرده ، و آن را نهايت رضايت مندي خود مقرر ساخته .
تحف العقول ، ص (234 )
13.اي بندگان خدا ، از خدا بپرهيزيد ، و بدانيد که هر کس از خدا بپرهيزد ، خداوند
او را به خوبي از فتنه ها و آزمايشها برآورد و در کارش موفق سازد و راه حق را
برايش آماده کند .
تحف العقول ، ص (234 )
14.هيچ مردمي با هم مشورت نکند مگر اينکه به درستي هدايت شوند .
تحف العقول ، ص (236 )
15.پستي و ناکسي اين است که شکر نعمت نکني .
تحف العقول ، ص (236 )
16.در طلب مانند شخص پيروز مکوش ، و مانند کسي که تسليم شده به قدر اعتماد نکن
چون به دنبال کسب و روزي رفتن سنت است ، و ميانه روي در طلب روزي از عفت
است ، و عفت مانع روزي نيست ، و حرص موجب زيادي رزق نيست . به درستي که
روزي قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه مي شود .
تحف العقول ، ص (236 )
17.انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتي وعده مي دهد زير بار مسؤوليت
مي رود ، و تا به وعده اش عمل نکند رها نخواهد شد .
بحار الانوار ، ج 78، ص (113 )
18.آن کس که بر حسن اختيار خداوند توکل و اعتماد کند ( و به قضا و قدر الهي خوشنود
باشد ) آرزو نمي کند در غير حالي باشد که خداوند برايش اختيار کرده است .
تحف العقول ، ص (236 )
19.خيري که هيچ شري در آن نيست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصيبت و ناگوار است .
تحف العقول ، ص (237 )
20.آن حضرت - عليه السلام - به مردي که از بيماري شفا يافته بود ، فرمود :
خدا يادت کرد پس يادش کن ، و از تو گذشت پس شکرش کن .
تحف العقول ، ص (237 )
21.هر کس که پيوسته به مسجد رود يکي از اين هشت فايده نصيبش شود : آيه محکمه
دست يابي به برادري سودمند ، دانشي تازه ، رحمتي مورد انتظار ، سخني که او را
به راه راست کشد يا او را از هلاکت برهاند ، ترک گناهان از شرم مردم و ترس
از خدا .
تحف العقول ، ص (238 )
22.به درستي که پر ديدترين ديده ها آن است که در خير نفوذ کند ، و شنواترين گوشها
آن است که تذکري را بشنود و از آن سود برد ، سالمترين دلها آن است که از شبه ها
پاک باشد .
تحف العقول ، ص (238 )
23.مردي به امام حسن - عليه السلام - عرض کرد : دختري دارم ، به نظر شما با
چه کسي وصلت کنم . فرمود : با کسي که متقي و باايمان باشد . چون اگر او
را دوست بدارد ، مورد احترامش قرار مي دهد ، و اگر از او نفرت داشته
باشد ، به او ظلم نمي کند .
مستظرف ، ج 2 ، ص (218 )
24.به درستي که نعمت دنيا پايدار نيست ، نه از آسيبش آسودگي هست ، و نه از
بديهايش جلوگيري ، فريبي است حايل سعادت ، و تکيه گاهي است خميده .
تحف العقول ، ص (239 )
25.اي بندگان خدا از عبرتها پند گيريد ، و از اثر گذشتگان متوجه شويد ، و
به وسيله نعمتها از نافرماني خدا باز ايستيد ، و از پندها سود بريد .
تحف العقول ، ص (239 )
26.به درستي که خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسيله
طاعتش به رضاي او سبقت گيرند .
تحف العقول ، ص (239 )
27.به خدا سوگند اگر پرده برگيرند ، معلوم مي شود که نيکوکار مشغول کار نيک خود
است و بدکار گرفتار بدکرداري خود .
تحف العقول ، ص (240 )
28.اي پسرم با هيچکس برادري مکن تا بداني کجا مي رود و از کجا مي آيد و چه ريشه اي
دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدي و معاشرتش را پسنديدي با او برادري کن
به شرطگذشت از لغزش و کمک در تنگي .
تحف العقول ، ص (236 )
29.از آن حضرت سؤال شد : ترس چيست ؟ فرمود : دليري بر دوست و گريز از دشمن .
تحف العقول ، ص (227 )
30.ننگ کشيدن آسانتر از دوزخ رفتن است .
تحف العقول ، ص (237 )
31.سفاهت ، به پستي گراييدن و با گمراهان نشستن است .
بحار الانوار ، ج 78، ص (115 )
32.آن حضرت در وصف برادر ( دوست ) نيکوکارش فرمود : از همه مردم در چشم من
بزرگتر بود و سر بزرگواري او در نظر من کوچکي دنيا در چشم او بود ، جهل و ناداني
بر او تسلط نداشت ، اقدام نمي کرد مگر بعد از اطمينان به سودمند بودن آن . نه
شکايتي داشت و نه خشم و دلتنگي . بيشتر عمرش خاموش بود ، و چون لب به سخن
مي گشود بر همه گوينده ها چيره بود ، ضعيف و ناتوان مي نمود ، اما هنگام نبرد
شيري درنده بود . چون با دانشمندان مي نشست به شنيدن شيفته تر بود تا گفتن . به
هنگام ضرورت سخن ، سکوت خود را مي شکست . نمي گفت آنچه را عمل نمي کرد و عمل
مي کرد آنچه را نمي گفت ، چون در برابر دو کار قرار مي گرفت که نمي دانست کدام
خداپسندانه تر است آن را در نظر مي گرفت که پسند نفسش نبود ، هيچکس را به خاطر
کاري که مي توان از آن عذري آورد سرزنش نمي کرد .
تحف العقول ، ص (237 )
33.کسي که عقل ندارد ادب ندارد ، و کسي که همت ندارد مروت ندارد ، و کسي که دين
ندارد حيا ندارد . و خردمندي موجب معاشرت نيکو با مردم است ، و به وسيله عقل
سعادت هر دو عالم به دست مي آيد .
بحار الانوار ، ج 78، ص (111 )
34.تعجب مي کنم از کسانيکه در غذاي جسم خود فکر مي کنند ولي در امور معنوي و غذاي
جان خويش تفکر نمي کنند. شکم را از طعام مضر حفظ مي کنند ولي در روح و روان خويش
افکار پليد و پستي را وارد مي کنند .
بحار الانوار، ج 1 ، ص (218 )
35.حضرت مجتبي - عليه الاسلام - بهترين جامه هاي خود را در موقع نماز مي پوشيد ، کساني
از آن حضرت سبب اين کار را سؤال کردند ، در جواب فرمود : خداند جميل است و
جمال و زيبايي را دوست دارد به اين جهت خود را در پيشگاه الهي زينت مي کنم ،
خداوند امر فرموده که با زينت هاي خود در مساجد حاضر شويد .
تفسير عياشي ، ج 2 ، ص (14 )
36.تنها چيزي که در اين دنياي فاني ، باقي مي ماند قرآن است ، پس قرآن را پيشوا و
امام خود قرار دهيد ، تا به راه راست و مستقيم هدايت شويد . همانا محق ترين
مردم به قرآن کساني هستند که بدان عمل کنند اگر چه آن را حفظ نکرده باشند ، و
دورترين افراد از قرآن کساني هستند که به دستورات آن عمل نکنند گرچه قاري و
خواننده آن باشند .
ارشاد القلوب ، ص (102 )
37.اي مردم هر کس براي خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنماي خود قرار دهد به راهي
که درست تر و استوارتر است هدايت مي شود و خداوند او را براي آگاهي و هوشياري
توفيق داده و به عاقبت خوش کمک کرده است .
تحف العقول ، ص (229 )
38.پرسش صحيح نيمي از علم است ، و مدارا کردن با مردم نيمي از عقل است ، و
اقتصاد و اعتدال در زندگي نيمي از مخارج است .
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ، ج 18، ص (108 )
39.بيشترين زيرکي ، ترس از خدا و پرهيزکاري است و بيشترين ناداني ، عياشي و
شهوتراني است .
حليه الاولياء ، ج 2 ، ص (37 )
40.مادرم فاطمه ( س ) را ديدم که شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود
و شنيدم که براي مؤمنين دعا مي کرد و اسامي آنان را ذکر مي نمود و براي آنان بسيار
دعا مي کرد ولي براي خودش دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر چرا همان طور
که براي ديگران دعا کردي براي خودت دعا نکردي ، فرمودند : پسرم ، اول همسايه
را مقدم دار و سپس خود و اهل خانه را .
بحار الانوار ، ج 43، ص (81 )
41.رسول خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستي ما اهل بيت را اختيار کنيد ، چون هر کس
خدا را در حالي ملاقات کند که ما اهل بيت را دوست داشته باشد ، با شفاعت ما
وارد بهشت مي شود .
محاسن ، ص (61 )
42.اي مردم ! از جدم پيامبر خدا شنيدم که مي فرمود : من شهر علم و دانشم و علي ( ع )
دروازه آن است ، آيا از غير دروازه وارد شهر مي شوند ؟
امالي صدوق ، ص (207 )
43شخصي به امام حسن - عليه السلام - عرض کرد : اي پسر پيامبر خدا چرا ما از مرگ
اکراه داريم و آن را دوست نداريم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود را خراب
و دنيايتان را آباد کرده ايد ، بنابراين انتقال از عمران و آباداني به خرابي و
ويراني را دوست نداريد .
بحار الانوار ، ج 44، ص (110 )
44.سوگند به خداوند ! هر کس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترين نقاط
مانند ديلم اسير باشد ، دوستي ما براي او مفيد است . همانا محبت ما گناهان
فرزندان آدم را از بين مي برد ، همانطور که باد برگ درختان را مي ريزد .
بحار الانوار ، ج 44، ص (24 )
45.بيشتر اهل کوفه به معاويه نوشتند : ما با تو هستيم ، اگر مي خواهي ما حسن ( ع )
را دستگير مي کنيم و پيش تو مي فرستيم . بعد خيمه امام حسن ( ع ) را غارت کرده
و آن حضرت را مجروح کردند . پس امام حسن ( ع ) به معاويه نوشت :
همانا اين امر ( حکومت ) و جانشيني پيامبر از آن من و اهل بيت من است و براي
تو و اهل بيت تو حرام است ، من اين مطلب را از رسول خدا شنيدم . سوگند به
خداوند ، اگر ياراني شکيبا و آگاه به حق خويش مي يافتم ، تسليم تو نمي شدم و آنچه
را مي خواستي به تو نمي دادم .
بحار الانوار ، ج 44، ص (45 )
46.اگر همه دنيا را تبديل به يک لقمه غذا کنم و به انساني که خدا را از روي خلوص
عبادت مي کند بخورانم ، باز احساس مي کنم که در حق او کوتاهي کرده ام . و اگر
از استفاده کردن کافر از دنيا جلوگيري کنم تا به آن اندازه که جانش از شدت
گرسنگي و تشنگي به لب برسد ، آنگاه جرعه اي آب به او بدهم ، خود را اسرافکار
مي پندارم .
تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص (350 )
47.والاترين مقام نزد خداوند ، از آن کسي است که بيشتر از همه به حقوق مردم آشنا
باشد و در اداي آن حقوق ، بيشتر از همه کوشا باشد . و کسي که در برابر برادران
ديني خود تواضع کند ، خداوند او را از صديقين و شيعيان اميرالمؤمنين - عليه
السلام - قرار مي دهد .
حياة امام حسن بن علي ، ج 1 ، ص (319 )
48.پيامبر خدا ( ص ) فرمود : هيچ بنده اي حقيقتا مؤمن نيست مگر اينکه نفس خود
را شديدتر از محاسبه بين دو شريک و يا محاسبه مولا از بنده خود مورد محاسبه
قرار دهد .
بحار الانوار ، ج 70، ص (72 )
49.پيامبر خدا ( ص ) فرموده است : يکي از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور کردن
برادران ديني است .
مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص (193 )
50.دنيا محل گرفتاري و آزمايش است و هر چه در آن است رو به زوال و نابودي
مي باشد ، و خداوند ما را از احوال دنيا آگاه کرده است تا عبرت گيريم ، و
به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتي بر خدا نداشته باشيم . پس در
اين دنياي فاني زهد بورزيد و به آنچه باقي و پايدار است رغبت داشته باشيد
و در خفا و آشکار از خدا بترسيد .
توحيد صدوق ، ص (378 )
51.هنگامي که مستحبات به واجبات ضرر برسانند ، آنها را ترک کنيد .
تحف العقول ، ص (236 )
52.سه چيز مردم را هلاک مي کند : تکبر ، حرص و حسد . چون تکبر دين انسان را از بين
مي برد و شيطان هم به واسطه تکبر ملعون و منفور شد ، و حرص دشمن نفس انسان است
و حضرت آدم به سبب حرص از بهشت رانده شد ، و حسد راهبر بدي و بدبختي است و
به سبب حسد قابيل برادرش هابيل را کشت .
بحار الانوار ، ج 78، ص (111 )
53.علم و دانش خود را به مردم ياد بده و علم ديگران را ياد بگير تا بدين وسيله هم
علم خود را محکم و استوار کني و هم آنچه نمي داني بياموزي .
بحار الانوار ، ج 78، ص (111 )
54.فقط به ديدار کسي برو که يا به عطا و بخشش او اميدوار باشي و از قدرت او
بترسي ، يا از علم او استفاده کني ، يا به برکت دعاي او اميدوار باشي ، و
يا از خويشان تو باشد .
بحار الانوار ، ج 78، ص (111 )
55.ظالمي شبيه تر از حسود به مظلوم نديده ام .
بحار الانوار ، ج 78، ص (111 )
56.آنچه از امور دنيوي را که طلب کردي ولي به دست نياوردي ، فراموش کن .
بحار الانوار ، ج 78، ص (111 )
57.هر کس را که خداوند توفيق دعا کردن بدهد ، باب اجابت را برايش باز مي کند
و هر کس را که توفيق طاعت و عبادت دهد ، باب قبول را برايش باز مي کند و
هر کس را که توفيق شکرگزاري دهد ، باب افزايش نعمتها را برايش باز مي کند .
بحار الانوار ، ج 78، ص (113 )
58.به امام مجتبي - عليه السلام - عرض شد : اي پسر پيامبر خدا در چه حالي هستي ؟
فرمود : خدايي دارم که بر من مسلط است ، و آتش جهنم در پيش روي من است ، و
مرگ مرا مي خواند ، و حساب آخرت مرا احاطه کرده است ، و در قيد و بند اعمالم
هستم ، نمي توانم آنچه را که دوست دارم به دست آورم و آنچه را دوست ندارم از
خود دور کنم چون انجام امور به دست ديگري است . اگر بخواهد ، مرا عذاب مي کند
و اگر بخواهد ، مرا مي بخشد . پس کدام فقير و محتاجي است که محتاج تر از من
باشد ؟
بحار الانوار ، ج 78، ص (113 )
59.وعده دادن آفت کرم و بخشش است ، و چاره آن انجام و اتمام بخشش است .
بحار الانوار ، ج 78، ص (113 )
60.براي مجازات در خطاها و لغزشها عجله نکن ، و بين خطا و مجازات براي عذرخواهي
فرصتي باقي بگذار .
بحار الانوار ، ج 78، ص (113 )
61.مصيبتها و ناملايمات کليدهاي پاداش و ثواب هستند .
بحار الانوار ، ج 78، ص (113 )
62.نعمت ، امتحان و آزمايش الهي است . پس اگر شکر کردي ، نعمت است و اگر
ناسپاسي کردي ، به غضب و خشم الهي تبديل مي شود.
بحار الانوار ، ج 78، ص (113 )
63.از بهره زبانت همان مقدار براي تو کفايت مي کند که راه هدايتت را از گمراهي
روشن کند .
بحار الانوار ، ج 78، ص (114 )
64.از تفکر و تعقل غافل نشويد ، زيرا تفکر حيات بخش قلب آگاه و کليد درهاي
حکمت است .
بحار الانوار ، ج 78، ص (115 )
65.اي پسر آدم ، از زماني که از مادر زاييده شدي مشغول نابود کردن عمر خود
بوده اي ، پس از باقي مانده عمر خود براي آينده ( عالم آخرت ) ذخيره کن ،
به درستي که مؤمن از اين دنيا زاد و توشه برمي گيرد و کافر خوشگذارني مي کند .
و بعد اين آيه را تلاوت فرمودند : " و زاد و توشه برگيريد ، به درستي که
بهترين توشه تقوي است " .
کشف الغمه ، ج 1 ، ص (572 )
66.آماده سفر آخرت شو و قبل از فرارسيدن مرگ زاد و توشه خود را فراهم کن ، و بدان
که تو در حالي دنيا را مي طلبي که مرگ ، تو را مي طلبد ، و امروز غم و اندوه فردا
را نداشته باش ، و بدان که هر چه از مال دنيا بيشتر از غذا و خوراک خود به
دست آوردي در حقيقت آن را براي ديگران ذخيره کرده اي ، و بدان که اموال حلال
دنيا مورد محاسبه قرار خواهد گرفت و اموال حرام دنيا عقاب و مجازات دارد و
در اموال شبه ناک و مشکوک سرزنش هست . پس دنيا را مانند مرداري فرض کن و
آن مقدار از آن برگير که تو را کفايت کند ، پس اگر حلال باشد تو زهد ورزيده اي
و اگر حرام باشد گناهي مرتکب نشده اي چون به مقدار اضطرار و ناچاري استفاده
کرده اي آنچنان که از مردار به هنگام ناچاري استفاده مي شود ، و اگر در آن عتاب
و سرزنش باشد ، سرزنشي کم و آسان خواهد بود .
بحار الانوار ، ج ، 44، ص (139)
67.براي دنيايت آنچنان رفتار کن که گويا براي هميشه زنده اي ، و براي آخرتت چنان
رفتار کن که گويا فردا خواهي مرد .
بحار الانوار ، ج ، 44، ص (139)
68.اگر به خاطر نيازي مجبور شدي با مردي دوست و همنشين شوي ، پس با کسي دوست شو .
که وقتي با او همنشيني مي کني ، موجب زينت تو باشد و هنگامي که به او خدمتي
کردي ، از تو حمايت کند و هنگامي که از او در خواست کمک کردي ، تو را ياري
کند و اگر سخني گفتي ، سخن تو را تصديق کند و اگر حمله کردي ، هجوم تو را قوت
بخشد و اگر چيزي طلب کردي ، تو را ياري کند و اگر نقصي از تو آشکار شد ، آن را
بپوشاند و اگر نيکي از تو ديد ، آن را به حساب آورد .
بحار الانوار ، ج 44، ص (139)
69.هر کس قرآن بخواند ، يک دعاي مستجاب براي او مي باشد که يا فورا اجابت مي شود
و يا با تأخير .
بحار الانوار ، ج 92، ص (204)
70.امام حسن ( ع ) : پيامبر خدا فرموده است : هر کس آية الکرسي را بعد از نماز
واجب بخواند ، تا نماز بعد در پناه و حفاطت خداست .
مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 10، ص (102)
71.هر روزه داري هنگام افطار يک دعاي اجابت شده دارد . پس در اولين لقمه افطار
بگو : به نام خدا ، اي خدايي که آمرزش تو فراگير و وسيع است ، مرا ببخش .
اقبال الاعمال ، ص (116)
72.امام حسن ( ع ) : پيامبر خدا فرموده است : کسي که بعد از خواندن نماز صبح
در همان محل بنشيند و مشغول ذکر خدا شود تا خورشيد طلوع کند ، براي او پرده
و مانعي از آتش عذاب الهي خواهد بود .
تيسير المطالب ، ص (350)
73.به درستي که هر کس طالب عبادت باشد ، خود را براي آن آراسته و پاک
مي کند .
تحف العقول ، ص (236)
74.سزاوار مرد روزه دار اين است که ريشش را رنگ کرده و لباسش را خوشبو کند ، و
سزاوار زن روزه دار اين است که موي سرش را شانه کرده و لباسش را خوشبو کند .
الخصال ، ص (61)
75.از پدرم شنيدم که پيامبر خدا فرموده است : هر کس در قضاي حاجت برادر ديني خود
کوشش کند ، مانند اين است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد در حالي که
روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد .
الفقيه ، ج 2 ، ص (189)
76.زکات دادن هرگز موجب کم شدن مال نمي شود.
دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 246- (264)
77.از پروردگارم شرم مي کنم از اينکه ملاقات کنم او را و حال آنکه من پياده به
زيارت خانه او نرفته باشم .
حلية الاولياء ، ج 2 ، ص (37)
78.به حضرت عرض شد چرا شما هرگز نيازمندي را نااميد بر نمي گردانيد ، اگر چه
سوار بر شتر باشيد ؟ فرمود : خود من هم محتاج و نيازمند درگاه خداوند هستم و
دوست دارم که خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم در حالي که نيازمند هستم ،
نيازمندان را نااميد کنم . عادت خداوند اين است که نعمتهايش را بر من ارزاني
بدارد و عادت من هم اين است که نعمتهايش را به بندگانش عطا کنم ، و مي ترسم
که اگر از اين عادت خود دست بردارم خداوند هم دست از عادت خود بردارد .
نور الابصار ، ص 123- کنز المدفون ، ص (434)
79.وقتي يکي از شما دوستش را ملاقات مي کند ، بايد جاي نور در پيشاني او را
ببوسد .
بحار الانوار ، ج 78، ص (110)
80.آنکس که مرگش فرا رسيده ، مهلت مي طلبد تا گذشته را جبران کند و آنکس که
مرگش فرا نرسيده و براي عمل صالح فرصت دارد ، امروز و فردا مي کند .
تحف العقول ، ص (236)
81.اي کساني که اهل خوشگذراني و لذات دنيا هستيد ، بدانيد که اين لذات باقي
ماندني نيست ، و مغرور شدن به سايه اي که زوال پذير است ، حماقت است .
اعلام الدين ، ص (241)
82.بيشترين عفو و بخشش کريم وقتي است که خطاکار نتواند براي خطاي خود عذري
بياورد .
اعلام الدين ، ص (297)
83.کسي که خدا را بشناسد ، او را دوست مي دارد و کسي که دنيا را بشناسد ، در آن زهد
مي ورزد . و شخص مؤمن عمل لهو و بيهوده انجام نمي دهد مگر وقتي که غافل مي شود ، و
هنگامي که متوجه کار بيهوده خود شد ، محزون مي گردد .
تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص (52)
84.کسي که بندگي خدا کند ، خداوند همه چيز را بنده او مي کند .
تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 2 ، ص (108)
85.کسي که کارهاي نيک خود را مي شمارد ، احسان و کرامتش را از بين مي برد .
بحار الانوار ، ج 74، ص (417)
86.از آن حضرت در باره سکوت سؤال شد ، فرمود : سکوت پرده ناداني و زينت آبرو
و عزت است و کسي که سکوت مي کند راحت و آسوده ، و همنشين او در امان است .
بحار الانوار ، ج 78، ص (111)
87.مردي از امام حسن ( ع ) درخواست راهنمايي کرد . امام ( ع ) به او فرمودند :
مرا ستايش نکن که نسبت به خودم از شما آشناترم ، و دروغگو هم نشمار که نظر
دروغگو بي ارزش است ، و نزد من غيبت هيچ کس را نکن .
بحار الانوار ، ج 78، ص (109)
88.اي پسر آدم از اعمال حرام دوري کن تا شخص عابدي باشي ، و به آنچه خداوند
روزي تو کرده خوشنود و راضي باش تا بي نياز باشي ، و حق همسايگي را در باره
همسايه ات مراعات کن تا مسلمان باشي ، و آنچنان با مردم رفتار کن که دوست
داري با تو رفتار شود تا شخص عادلي باشي .
بحار الانوار ، ج 78، ص (112)
89.از آن حضرت سؤال شد زندگي چه کسي از همه بهتر است ؟ فرمود : کسي که مردم را
در زندگي خود شريک کند .
تاريخ يعقوبي ، ج 2 ، ص (215)
90.دست نيافتن به نيازمنديها بهتر از درخواست آن از نااهلان است .
تاريخ يعقوبي ، ج 2 ، ص (215)
91.بداخلاقي بدتر از بلا و مصيبت است .
تاريخ يعقوبي ، ج 2 ، ص (215)
92.اي اهل کوفه بدانيد که صبر و شکيبايي زينت است ، و وفاي به عهد جوانمردي
است ، و عجله و شتابزدگي کم خردي است ، و کم خردي ضعف است ، و همنشيني با
فرومايگان موجب ننگ و رسوايي است ، و رفت و آمد با هرزگان و گناهکاران
موجب شک و بدگماني است .
ترجمة الامام الحسن ، ص (167)
93.ما تجربه کرديم و تجربه کنندگان نيز تجربه کردند ، ولي چيزي مفيدتر از وجود
صبر و پرضررتر از نبود صبر نديديم . با صبر همه امور اصلاح مي شود و چيزي جاي
آن را نمي گيرد .
شرح نهج البلاغه ، ابن ابي الحديد ، ج 1 ، ص (319)
94هيچ حقي که باطلي در آن نباشد مانند مرگ نديدم که شبيه تر باشد به باطلي که
حقي در آن نيست .
شرح نهج البلاغه ، ابن ابي الحديد ، ج 18، ص (311)
95.امام حسن مجتبي - عليه السلام - به هنگام ورود به مسجد سر را به طرف آسمان
بلند مي کرد و مي فرمود : پروردگارا ! مهمان تو جلو درب خانه ات ايستاده است .
اي نيکوکار ! بنده گناهکار و بدرفتار به درگاهت شتافته ، از زشتي هايي که
مرتکب شده به خاطر زيبايي هايي که در نزد توست درگذر ، اي بخشنده و کريم .
بحار الانوار ، ج 43، ص (339)
96.دوازده چيز از آداب غذا خوردن بوده و بر هر مسلماني لازم است که از آنها اطلاع
داشته باشد ، چهار چيز آن واجب ، و چهار چيز ديگر سنت ، و چهار مورد باقي مانده
از ادب و اخلاق است . اما چهار امر لازم : شناسايي منعم ، خشنود بودن به آنچه
روزي گرديده ، نام خدا را بر زبان جاري کردن و شکرگزاري در برابر نعمتي که عطا
شده است . و چهار امري که سنت است : وضو گرفتن پيش از شروع به غذا ، نشستن
بر طرف چپ ، غذا خوردن با سه انگشت و ليسيدن انگشتان مي باشد . و چهار امري که
از آداب و اخلاق است : خوردن از غذاهاي جلوي خودش ، کوچک برداشتن لقمه ، خوب
جويدن غذا و کم نگاه کردن به صورت ديگران مي باشد .
من لا يحضره الفقيه ، ج 3 ، ص 227، ح (38)
97.شوخي کردن حرمت و احترام را از بين مي برد .
بحار الانوار ، ج 78، ص (113)
98کار نيک آن است که در انجامش درنگ نشود ، و بعد از انجام آن منت نگذارند .
بحار الانوار ، ج 78، ص (115)
99.قدر نعمتهاي پروردگار تا موقعي که پابرجاست مجهول و ناشناخته است ، و زماني
شناخته مي شود که از دست رفته باشد .
بحار الانوار ، ج 78، ص (115)
نرم افزار گنجينه وب سايت پادشاه نرم افزار ها
WwW.P30HeX.Com
YasserDivar@Yahoo.com