loading...
الهم عجل لولیک الفرج
پيام مدير

با سلام خدمت بازديد كنندگان عزيز
اين وبگاه با مرور گر كروم بهتر لود مي شود
ودر ديگر مرور گرها كمي مشكل دارد.

صفحه های من و دوستان من


                                              صفحه اصلی من


                                                  امام حسین


                                              سایت امام حسین


                                         پایگاه اطلاع رسانی حوزه



                                                   حجاب


       آيا جهان خالقي دارد ؟       سخن بزرگان       هنجار           سوالات شرعی

       کلوپ سایتهای اجتماعی    عوامل مخرب     اهمیت معاد       رکوردهای گینس

       چت روم ایرانیان            معراج رسول     مذهبی یاش     دانلودنرم افزارافرا

       تحریری آسان با             طلا آنلاین         جمعه سبز         آمارجهانی

      کنفرانسهای جهانی           ضرب المثل      شیعه یعنی          pcوmobil

                                                       بقا      

                                                     معاد

                                                    مخفف

                                            معرف سایتهای عالی


                                       پاسخگویی به شبهات مذهب


                                            آپالود سنتر نامحدود


                                       سايتي براي هر چي بخواي


                                                شاهوار نت


                                 ثانیه ثانیه جهان را دنبال کنید



                                  هفته نامه سلامت


                                             okتویتر ایرانیok


                                      تقليد درست است يا نه


                                                              چه نژادي برتر است؟ با دليل!


                  ژورنال علمی ایران                 

ابوالفضل-ت-ک بازدید : 129 سه شنبه 12 دی 1391 نظرات (0)

 

از سخنان امام علي( ع ) در مورد آفرينش آسمان و زمين و آدم که در آن

ذکر حج نيز آمده است . در اين خطبه از ستايش خداوند آفرينش جهان

فرشتگان و گزينش انبياء بعثت پيامبر ( ص ) و از قرآن و احکام شرع

سخن به ميان آمده است . هرگز کنه ذاتش درک نشود : [1] ستايش

مخصوص خداوندي است که ستايشگران از مدحش عاجزند و حسابگران

زبردست نعمتهايش را احصاء نتوانند کرد [2] و کوشش کنندگان هر چند خويش

را خسته کنند حقش را ادا نتوانند نمود هم او است که افکار بلند

ژرف انديش کنه ذاتش را درک نکنند [3] و غواصان درياي علوم و دانشها

دستشان از پي بردن به کمال هستيش کوتاه است يعني آنکس که براي

صفاتش حدي نيست و اوصاف کمالش را توصيف نتوان کرد [4] و براي ذاتش

وقتي معين و سرآمدي مشخص نتوان تعيين نمود مخلوقات را با قدرتش

آفريد[5] بادها را با رحمتش به حرکت آورد و اضطراب و لرزش زمين را به

وسيله کوهها آرامش بخشيد . ونخست شناسائي خدا : [6] سرآغاز دين

معرفت او است و کمال معرفتش تصديق ذات او و کمال تصديق ذاتش

توحيد و شهادت بر يگانگي  او است [7] و کمال توحيد و شهادت بر يگانگيش

اخلاص است و کمال اخلاصش آن است که وي را از صفات ممکنات پيراسته

دارند [8] چه اينکه هر صفتي گواهي مي دهد که غير از موصوف است [9] و هر

موصوفي شهادت مي دهد که غير از صفت است آنکس که خداي را [ به صفات

ممکنات ] توصيف کند وي را به چيزي مقرون دانسته [10] و آن کس که وي را

مقرون به چيزي قرار دهد تعدد در ذات او قائل شده و هر کس تعدد در

ذات او قائل شود اجزائي براي او تصور کرده و هر کس اجزائي براي او

قائل شود وي را نشناخته است . [1] و کسي که او را نشناسد به سوي او

اشاره مي کند و هر کس به سويش اشاره کند برايش حدي تعيين کرده و آن

که او را محدود بداند وي را به شمارش آورده [2] و آن کس که بگويد خدا در

کجا است ؟ وي را در ضمن چيزي تصور کرده و هر کس بپرسد بر روي چه

قرار دارد ؟ جائي را از او خالي دانسته [3] همواره بوده است و از چيزي به

وجود نيامده و وجودي  است که سابقه عدم براي او نيست با همه چيز هست

اما نه اينکه قرين آن باشد [4] و مغاير با همه چيز است اما نه اينکه از

آن بيگانه و جدا باشد انجام دهنده است اما نه به آن معني که حرکات و

ابزاري داشته باشد [5] بينا است حتي در آن زماني که موجود قابل رؤيتي

وجود نداشت تنها است زيرا کسي وجود نداشته تا به او انس گيرد[6] و از

فقدانش ترسان و ناراحت شود .[7] آفرينش جهان : [8] خلق را ايجاد نمود و

بدون نياز به انديشه و فکر و استفاده از تجربه آفرينش را آغاز کرد [9] و

بي آنکه حرکتي  ايجاد کند و تصميم آميخته با اضطرابي در او راه داشته

باشد جهان را ايجاد نمود [10] پديدآمدن هر يک از موجودات را به وقت

مناسب خود موکول ساخت و در ميان موجودات با طبايع متضاد هماهنگي

برقرار نمود و در هر کدام طبيعت و غريزه مخصوص به خودشان آفريد و

آن غرائز را ملازم و همراه آنها گردانيد [11] او پيش از آنکه آنها را

بيافريند از تمام جزئيات و جوانب آنها آگاه بود و به حدود و پايان

آنها احاطه داشت [12] و به اسرار درون و برون آنها آشنا بود . پس از آن

خداوند طبقات جو را از هم گشود [13] و اطراف آن را باز کرد و فضاهاي

خالي ايجاد نمود و درآن آبي که امواج متلاطم آن روي هم مي غلطيد جاري ساخت

[14] و آن را بر پشت بادي شديد و طوفاني کوبنده حمل نمود [15] پس از آن

باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و بر نگهداريش آن را مسلط ساخت و

به حدي که بايد مقرون نمود فضاي خالي در زير آن گشوده [16] و آب در بالاي

آن در حرکت بود سپس خداوند طوفاني برانگيخت که جز متلاطم ساختن آن

آب کار ديگري نداشت [17] و بطور مداوم امواج آب را در هم ميکوبيد طوفان

به شدت مي وزيد و از نقطه اي دور سرچشمه ميگرفت [18] بعداز آن به آن فرمان

داد تا آبهاي  متراکم و امواج عظيم آب را بر هم زند و امواج اين

درياها را به هر سو بفرستد پس آن را همانند مشکي به هم زد . [1] و با

همان شدت که در فضا مي وزيد بر امواج آب نيز حمله ور شد از اولش بر

مي داشت و به آخرش فرو مي ريخت [2] و قسمتهاي ساکن آب را به امواج

متحرک مي پيوست آبها روي هم انباشته شدند و همچون قله کوه بالا آمدند

و امواج روي آب کفهائي  بيرون فرستاد[3] و آن را در هواي باز و جوي وسيع

بالا برد و از آن هفت آسمان را پديد آورد [4] آسمان پائين را همچون موج

مهارشده و آسمان برترين را همچون سقفي محفوخ و بلند قرار داد [5] بدون

اينکه نياز به ستوني براي نگهداري آن باشد و نه ميخهائي که آن را

ببندد سپس آسمان پائين را به وسيله کواکب و نور ستارگان درخشان

زينت بخشيد [6] و در آن چراغي روشني بخش و ماهي نورافشان به جريان

انداخت [7] که در مداري متحرک و صفحه اي جنبنده بگردند . [8] آفرينش

فرشتگان : [9] پس آنگاه آسمانهاي بالا را از هم گشود و مملو از فرشتگان

مختلف ساخت [10] گروهي  از آنان هميشه به سجده اند و رکوع ندارند و يا به

رکوعند و قيام نمي کنند و يا در صفوفي که هرگز از هم پراکنده نمي گردد

قرار دارند [11] و يا همواره تسبيح مي گويند و هرگز خسته نمي شوند هيچگاه

خواب چشمان آنها را نمي پوشاند [12] و عقول آنها گرفتار نسيان و سهو

نمي گردد بدن آنها به سستي نمي گرايد و غفلت و نسيان بر آنان عارض

نمي شود .و گروهي ديگر امينان وحي او [13] و زبان او به سوي پيامبرانند و

پيوسته براي  رساندن حکم و فرمانش در رفت و آمدند .و جمعي ديگر

حافظان بندگان اويند [14] و دربانان بهشت او بعضي از آنها پايشان در

طبقات پائين زمين ثابت [15] و گردنهاشان از آسمان بالا گذشته و ارکان

وجودشان از اقطار جهان بيرون رفته [16] و کتفهاي آنها براي حفظ پايه هاي

عرش خدا آماده است و در برابر عرش او سر را پائين افکنده اند[17] ودر

زير آن بالها را به خود پيچيده اند در ميان آنها با کساني که در مراتب

پائينتر قرار دارند حجاب عزت [18] و پرده هاي قدرت فاصله انداخته هرگز

پروردگار خودرا با نيروي  وهم تصوير نکنند[1] وصفات مخلوقان را براي او

قائل نشوند هرگز وي را در مکاني محدود نمي سازند[2] و با چشم به او اشاره

نمي کنند.[3] آفرينش آدم :[4] سپس خداوند مقداري خاک از قسمتهاي سخت و

نرم زمين و خاکهاي  مستعد شيرين و شوره زار آن گرد آورد [5] و آب بر آن

افزود تا گلي  خالص و آماده شد و با رطوبت آن را به هم آميخت تا به

صورت موجودي  چسبناک در آمد [6] و از آن صورتي داراي اعضاء و جوارح

پيوستگيها و گسستگيها آفريد[7] آن را جامد کرد تا محکم شود و صاف و محکم

و خشک ساخت [8] تا وقتي  معلوم و سرانجامي معين .و آنگاه از روح خود در

او دميد پس به صورت انساني در آمد [9] داراي نيروي عقل که وي را به تکاپو

مي اندازد در آمد و داراي افکاري که به وسيله آن در موجودات تصرف

نمايد. به او جوارحي  بخشيد که به خدمتش پردازد[10] و ابزاري عنايت کرد

که وي را به حرکت آورد نيروي انديشه به او بخشيد که حق را از باطل

بشناسد و همچنين ذائقه شامه [11] و وسيله تشخيص رنگها و اجناس مختلف را

در اختيار او قرار داد او را معجوني از رنگهاي گوناگون و مواد موافق [12]

و نيروهاي متضاد و اخلاط مختلف : حرارت و برودت [13] رطوبت و يبوست و

ناراحتي و شادماني  ساخت . سپس خداوند از فرشتگان خواست که وديعه

الهي [14] و عمل به پيماني را که با او داشتند درمورد سجود دربرابر آدم و

خضوع به عنوان بزرگداشت او اداء نمايند[15] آنجا که فرموده است : براي

آدم سجده کنيد پس آنها همه سجده کردند مگر ابليس [16] و

همدستانش که کبر و نخوت آنان را فراگرفت و شقاوت و بدبختي بر آنان

غلبه نمود به آفرينش خود از آتش افتخار نمودند و به خلقت آدم از گل

و خاک توهين کردند[17] پس خداوند براي اينکه آزمايشش کامل شود و وعده اي

که به وي داده منجز گردد به او مهلت عطا کرد [18] و فرمود : تا روز

معلوم مهلت داده شدي [1] سپس خداوند آدم را در

خانه اي سکني  بخشيد که زندگيش را در آن گوا را و پر برکت قرار داد و

جايگاه او را امن و امان کرد [2] و او را از ابليس و عداوت وي برحذر

داشت اما دشمن بالاخره او را فريب داد به خاطر اينکه بر او حسادت

مي ورزيد و از اينکه او در سراي پايدار [3] و همنشين نيکان است ناراحت

بود آدم يقين خود را به شک و وسوسه او فروخت و تصميم راسخ را با

گفته سست او مبادله کرد [4] و به خاطر همين موضوع شادي خود را مبدل به

ترس و وحشت ساخت و فريب برايش پشيماني به بار آورد . پس از آن

خداوند دامنه توبه را برايش گسترد[5] کلمات رحمتش را به او القاء نمود

بازگشت به بهشت را به وي وعده داد[6] و او را به سراي آزمايش و جايگاه

توالد و تناسل فرو فرستاد.[7] بعثت انبياء[8] از ميان فرزندان او پيامبراني

برگزيد و پيمان وحي را از آنان گرفت [9] و از آنها خواست که امانت

رسالتش را به مردم برسانند در زماني که اکثر مردم پيمان خدا را تبديل

کرده بودند و حق او را نمي شناختند .[10] و همتا و شريکاني براي او قرار

داده بودند و شياطين آنها را از معرفت خدا بازداشته [11] و از عبادت و

اطاعتش آنها را جدا نموده بودند پيامبرانش در ميان آنها مبعوث

ساخت [12] و پي درپي  رسولان خودرا به سوي آنان فرستاد تا پيمان فطرت را از

آنان مطالبه نمايند و نعمتهاي فراموش شده را به ياد آنها آورند[13] و با

ابلاغ دستورات خدا حجت را بر آنها تمام کنند گنجهاي پنهاني عقلها را

آشکار سازند[14] و آيات قدرت خداي را به آنان نشان دهند : آن سقف

بلندپايه آسمان که بر فراز آنها قرار گرفته و اين گاهواره

زمين که در زير پاي  آنها گسترده [15] و وسائل معيشتي که آنها را زنده

نگهميدارد و اجلهائي  که آنها را فاني مي سازد و مشکلات و رنجهائي که

آنها را پير مي کند و حوادثي که پي درپي بر آنان وارد مي گردد [ همه

اينها را به آنها گوشزد کنند ] .[16] خداوند هرگز بندگان خود را از

پيامبران مرسل و کتب آسماني [17] و يا دليلي قاطع و يا راهي صاف و مستقيم

خالي نگذارده پيامبراني  که با کمي نفراتشان [18] و فراواني دشمنان و

تکذيب کنندگان هرگز در انجام وظائف خود کوتاهي نمي کردند پيامبراني که

بعضي بشارت به ظهور پيغمبر آينده دادند[1] و بعضي به خاطر پيامبر پيشين

شناخته شده بودند . عصر بعثت محمد ( ص ) : به همين حال قرنها گذشت و

روزگاران سپري شد[2] پدران درگذشتند و فرزندان جانشين آنها گرديدند[3] تا

اينکه خداوند سبحان براي وفاي به وعده خود و کامل گردانيدن نبوت محمد

( ص ) رسول خويش را مبعوث ساخت [4] کسي که از همه پيامبران براي بشارت

به آمدنش پيمان گرفته شده بود [5] نشانه هايش مشهور و ميلادش پسنديده بود

در آن روز [ که او قدم به جهان گذارد ] مردم زمين داراي مذاهب

پراکنده [6] و خواسته هاي  ضد و نقيض و جمعيتهائي متشتت بودند عده اي خداي

را به مخلوقش تشبيه مي کردند گروهي ملحد بودند [7] و جمعي معبودهاي ديگري

غير از خداي  يگانه داشتند اما او آنها را از گمراهي نجات داد و

هدايت نمود و با موقعيت خود آنان را از جهالت نجات بخشيد . [8] سپس

خداي سبحان لقاي  خويش را براي محمد ( ص ) اختيار کرد [9] و آنچه را نزد

خود داشت براي  او پسنديد او را با انتقال از دنيا گرامي داشت و از

گرفتاري با مشکلات نجات داد [10] وي را در نهايت احترام قبض روح کرد و

به سوي خويش فراخواند او هم آنچه را که انبياي پيشين براي امت خود

گذارده بودند در ميان امت خويش به جاي گذاشت [کتاب خدا و اوصياي

خويش را ميان آنان قرار داد ] [11] زيرا آنها هرگز امت خود را مهمل و

بي سرپرست رها نساختند و بدون اينکه راهي روشن و دانشي پايدار به

آنها بدهند از ميان آنان بيرون نرفتند.[12] قرآن و احکام ديني : [13] هم اکنون

کتاب پروردگار شما در ميان شما است حلال و حرامش آشکار و فريضه ها و

مستحبات [14] و ناسخ و منسوخ و مباح و ممنوع خاص و عام [15] پندها و مثلها

مطلقها و محدودها محکمات و متشابهاتش همه معلوم است [16] مجملات آن به

برکت محکمات و آيات روشن تفسير شده نکات پيچيده آن [ در پرتو

آيات ديگر ] واضح است و آنچه را که پيمان معرفت آن از همه گرفته

شده معلوم است . [1] و نيز آنچه بندگان موظف به آگاهي از آن نيستند [

مانند کنه ذات خدا ] آشکار است قسمتي از احکام در کتاب خدا [ براي

مدتي محدود ] الزام شده و ناسخ آن در سنت پيامبر آمده [2] و بعضي در سنت

واجب شده در حاليکه قبلا در کتاب خدا [ براي مدت محدودي ] ترک آن

مجاز بوده [3] و بعضي در اوقات معيني واجب است و بعضي وجوب آن در

آينده از بين رفته است محرمات آن از هم جدا است : [4] يک قسمت گناهان

کبيره است که کيفرش را آتش قرار داده و قسمتي صغيره است که

غفرانش را براي آن مهيا ساخته [5] و برخي انجام کمش مقبول و مراحل

بيشترش در وسعت . [6] قسمتي از اين

خطبه است که در مورد حج بيان فرموده : [7] حج بيت الحرام را بر شما

واجب کرده و همان خانه اي که آن را قبله مردم قرار داده است : [8] که

همچون تشنه کاماني که به آبگاه مي روند به سوي آن رو مي آورند و همانند

کبوتران به آن پناه مي برند : [9] خداوند آن را مظهر تواضع مردم در برابر

عظمتش و تسليم آنان در مقابل عزتش قرار داده و از ميان مخلوقاتش

شنوندگاني را برگزيده [10] که دعوت او را به سوي اين خانه اجابت کنند و

سخنش را تصديق نمايند و در مواقف پيامبران قرار گيرند [11] همچون

فرشتگان که به گرد عرش مي گردند به گرد آن طواف کنند و سودهاي

فراوان در اين تجارتخانه ي عبادت بدست آورند [12] و به سوي ميعادگاه

آمرزشش بشتابند خداوند متعال اين خانه ي خود را پرچمي براي اسلام قرار

داد [13] و حرم امني براي پناهندگان به آن بجاآوردن حج آن را از فرائض

شمرده و اداي حق آن را واجب کرد و بر همه شما مقرر داشت که به

زيارت آن برويد [14] و فرمود : آن کس که استطاعت رفتن به خانه خدا

داشته باشد حج بر او فرض است [15] و آن کس که کفر ورزد خداوند از همه

جهانيان بي نياز است

چهل پيام زندگي از نهج البلاغه                         

 

________________________________________

Be cheerful!

البشاشة حبالة المودة.

خوشرويي دام دوستي است.

An open and pleasant countenance gets more friends.

 

 

 

 

 

Grant pardon [your adversary]

اذا قدرت علي عدوك فاجعل العفو عنه شكرا للقدرة عليه.

آنگاه كه بر دشمنت دست يافتي، بخشيدن او را سپاس دست يافتن بر او ساز.

When you get an opportunity and power over your adversary forgive him in thankfulness to God for being able to overpower him.

 

 

 

 

 

Have a high ambition

قدر الرجل علي قدر همته.

ارزش آدمي به ميزان همت اوست.

The worth of a man is according to his courage and ambition.

 

 

 

Have foresight

الظفر بالحزم و الحزم بأجالة الرأي و الرأي بتحصين الأسرار.

پيروزي به دورانديشي است و دورانديشي به راز داري.

Success is the result of foresight; foresight depends upon deep thinking; and careful planning by guarding the secrets.

 

 

 

 

Do more good in answer to the goodness

اذا حييت بتحية فحي بأحسن منها.

چون بر تو درود فرستند، به بهتر از آن پاسخ ده.

If you are met with a greeting, give better greetings in return.

 

 

Be of a high moral

لا قرين كحسن الخلق.

هيچ همنشيني مانند اخلاق نيكو نيست.

No companion is like the goodness of moral character.

 

 

 

 

 

Make the most of your opportunities

اضاعة الفرصة غصة.

 

از دست دادن فرصت ، موجب اندوه است .

To miss an opportunity brings about grief.

 

 

 

Follow frugality

ما عال من اقتصد.

آن كه ميانه روي كرد، تنگدست نشد.

He who practices moderation and frugality does not become destitute.

 

 

 

Recognize people through their words

تكلموا تعرفوا فأن المرء مخبوء تحت لسانه.

سخن بگوييد تا شناخته شويد، براستي آدمي در زير زبان خود نهفته است.

Speak so that you may be known, since man is hidden under his tongue (sayings).

 

 

 

Realize your worth

هلك امروء لم يعرف قدره.

آن كه ارزش خود را نداند هلاك گردد.

He who does not know his worth is condemned to be ruined.

 

 

 

 

Make friends with others

التودد نصف العقل.

دوست داشتن نيمي از عقل است.

To win the friendship of people is half of wisdom.

 

 

 

Respond badness with goodness

عاتب أخاك بالأحسان اليه واردد شره بالأنعام عليه.

برادرت را با نيكويي به او سرزنش كن و بدي او را با هديه دادن به اوپاسخ ده.

Admonish your brother (comrade) by good behavior towards him, and ward off his evil by forgiving him.

 

 

Consult others in your doings

من شاور الرجال شاركها في عقولها.

آن كه با مردم مشورت كرد، خود را در خرد آنان شريك ساخت.

One who consults other people shares in their understanding (reason).

 

 

Do not reveal your secret to the other

من كتم سره كانت الخيرة بيده.

آن كه راز خويش را پنهان گذارد، اختيار كار را در دست خود قرار داد.

One who guards his secrets has complete control over his affairs.

 

 

 

 

 

Keep liberality

آلة الرياسة سعة الصدر.

فراخ سينگي ابزار سروري و بزرگي است.

The means to secure high authority is breadth of chest (liberality, generosity).

 

 

 

Keep away from the seditions

لا مرحبا بوجوه لا تري الا عند كل سوأة.

خوش مباد چهره هايي كه جز در هنگام بدي و زشتي ديده نمي شوند.

Woe to the faces that who are not seen but on foul occasions.

 

 

 

Be patient!

اول عوض الحليم من حلمه ان الناس انصاره علي الجاهل.

نخستين پاداش صبور از صبرش آن است كه مردم در برابر نادان يار او گردند.

The first reward the exerciser of forbearance gets is that people become his helpers against the ignorant.

 

 

 

Do not dispute

الخلاف يهدم الرأي.

جدل، تدبير را از بين مي برد.

Disputation removes good management.

 

 

Recognize people when occasions change.

في تقلب الاحوال علم جواهر الرجال.

در دگرگوني اوضاع زمانه، مي توان افراد را شناخت.

Through change of circumstances the mettle of men is known.

 

 

 

 

Have modesty!

من كساه الحياء ثوبه لم يرالناس عيبه.

آن كه لباس حيا پوشد، كسي عيب او را نبيند.

Whomever modesty cloths with dress, people would not see his defects.

 

 

 

 

Keep silent!

بكثرة الصمت تكون الهيبه.

با خاموشي بسيار وقار پديدار گردد.

Excess of silence will bring respect and dignity.

 

 

 

Do not commit treachery!

من ظن بك خيرا فصدق ظنه.

آن كه به تو گمان نيك برد، (با درستكاري )گمان وي را راست دار.

If a person has a good idea about you, make his idea true [with honesty].

 

 

 

Keep away from envy!

صحة الجسد من قلة الحسد.

حسد چون كم بود، تن سالم بود.

Health of the body comes from paucity of envy.

 

 

 

 

Keep moderate in friendship and enemity

احبب حبيبك هونا ما عسي ان يكون بغيضك يوماً ما و ابغض بغيضك هونا ما عسي ان يكون حبيبك يوما ما.

دوستت را چندان دوست مدار، شايد روزي دشمنت گردد و نسبت به دشمنت چندان كينه ورزي مكن كه شايد روزي دوستت گردد.

Have love for your friend to a limit, for it is possible that he may turn into your enemy some day; and hate your enemy up to a limit, for it is possible that he may turn into your friend some day.

 

برچسب ها علي"("ع")" ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
این سایت به امید هدایت جوانان هم نسل خودم به خوبی ها ودانش وتقویت جوانان وهدایتآنها برای خودسازی وآمادگی برای سربازی آقا امام زمان به وجود آمده. الهم عجل لولیک الفرج
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    یا امام زمان جمعه دیگر گذشت نیامدی


    یا امام زمان جمعه دیگر گذشت نیامدی  چه بهار ها خزان شد و نیامدی  

    خواهشم این است نگذار رسد آنجا که گویم خزانمم گذشت و نیامدی (الهم عجل لولیک الفرج)

    پشتیبانی آنلاین
    آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 255
  • بازدید کلی : 17,850
  • کدهای اختصاصی

    خطاطي نستعليق آنلاين
    پاسخگو